شاید با شنیدن نام بهترین سیستم آموزشی جهان فوری یاد ایالات متحده یا کشورهای اروپایی بیفتید اما تا همین چندوقت پیش مدارس شرق آسیا بودند مثل کره جنوبی و ژاپن و چین که با توجه به روحیه تلاشگری و سختکوشی مردمانشان بسیار موفق بوده اند و بهترین روش های آموزش را داشتند با بازدهی بالا ولی یک مشکلی وجود داشت و دارد که برمیگردد به همان روحیۀ سختکوشی مردمان شرق آسیا؛ یعنی سیستم آموزشی آنها طوری طراحی شده که شاید استفاده تمام عیار از آن روش برای نقاط دیگر دنیا کمی با دشواری رو به رو شود، حتی در همان کشورها هم چه در کره جنوبی چه ژاپن، میزان رضایت از زندگی و انگیزۀ دانش آموزان پایینتر از متوسط جهانی است چون بیشتر روزها تا دیروقت و ساعات طولانی در مدرسه و کلاس های فوق برنامه هستند و در واقع فرصتی برای زندگی واقعی ندارند، و اگر در انتها رشته خوبی قبول نشوند یا نتوانند انتظارات خانواده را برآورده کنند به شدت تنبیه و طرد می شوند. ولی با این حال می توان از بخش هایی از روش هایشان به خصوص در زمینه آموزش مسئولیت پذیری به بچه ها استفاده کرد. البته این سخت گیری در کره بسیار بیشتر است.
در ژاپن پایۀ نظام آموزشی بر حل مسئله و همکاری دانش آموزان با هم است چون ژاپنی ها نظام آموزشیشان را از چند کشور اروپایی مثل فرانسه و آلمان و انگلیس گرفته اند و بر اساس فرهنگ خودشان بومی سازی کرده اند. برنامۀ درس های آموزشی مثل ریاضی و زبان هم پای با درس های اخلاقی پیش می رود به همین جهت نسل قویتر و باانگیزه تری را پرورش می دهند اما همچنان میزان رضایت از زندگی و انگیزه در دانش آموزان ژاپنی هم از متوسط جهانی کمتر است.
در کنار این سیستم های آموزشی در شرق آسیا، کشور سنگاپور را هم داریم که در عرض 50 سال از کشوری فقیر و بی سواد به کشوری مترقی با سیستم آموزشی هوشمند و با کیفیت تبدیل شده که در آزمون های بین المللی رتبه های بالایی کسب می کند. در واقع آنها بعد از رها شدن از استعمار انگلیس و جدا شدن از مالزی اول از همه به اصلاح سیستم آموزشی پرداختند و فهمیدند که تنها راه پیشرفت آنهم با تکیه بر نیروهای داخلی از مسیر آموزش و پروش می گذرد. سیستمی که بتواند سیاست های اقتصادیشان را سامان دهد. ویژگی بارز این سیستم آموزشی وجود معلمان، مدیران با کفایت و مجرب و رهبران توانمند با توانایی ایجاد چشماندازهای بلندمدت است. آنها در کنار آموزش همگانی یک سری مدارس تفکر راه اندازی کرده اندکه از معلمان مجرب استفاده می کند و مدارس مستقلی هستند بدون بازرسی های مرسوم. و از سال 2006 هم با شعار “آموزش کمتر، یادگیری بیشتر” اصلاحات تکمیلی را اجرا کرده اند.
فنلاند
با اختلاف می توان سیستم آموزشی فنلاند را بهترین سیستم آموزشی جهان نامید. دولت فنلاند بعد از جنگ جهانی دوم دوران بحرانی را می گذراند که هم 11 درصد جمعیتش را از دست داد وهم مجبور به پرداخت 7 درصد تولید ناخالص ملی به اتحاد جماهیر شوروی شد. این بی ثباتی سیاسی و اقتصادی راه را برای شکل گیری سیاست های جدید و ایده های اجتماعی نو باز کرد که یکی از مهمترینشان فرصت برابر آموزشی بود. آنها طی یک دوره 25 ساله از 1945 تا 1970 مدل سنتی آموزش را تغییر دادند تا برنامه های درسی بر رشد شخصیت فردی و جامع نگری کودک متمرکز باشد و آموزش معلمان هم در راستای تحولات مدرن بود.
آنها سیاست های کلان را در ادامۀ تحولات آموزشی به سمتی بردند که اقتصاد از تاکید روی کشاورزی و کسب و کارهای کوچک به سمت نظام صنعتی مبتنی بر تولید فناورانه برود. همان زمان کمیته هایی برای حل مسئله آموزش شکل گرفت و پژوهش های زیادی در زمینه آموزش انجام دادند و زمینه را برای شکل گیری مدارس جامع برای همۀ دانش آموزان فنلاندی فراهم کردند تا سال 1970 اولین تحول بنیادی در نظام آموزش شکل گرفت.
در فنلاند 4 دوره آموزشی وجود دارد تا قبل از دانشگاه شامل:
مهد کودک ها که از 8 ماه تا 5 سال را در برمیگیرد. پیش دبستان که 1 سال قبل از دبستان است، مدارس دوره اول که از کلاس اول تا نهم می باشد و برای همه اجباری است. در این دوره نه مدرسه خصوصی آنچنانی هست نه استعداد درخشانی و… بلکه همۀ مدارس از یک برنامه پیروی می کنند و همه برابرند. فضای داخلی مدارس کاملا صمیمانه است و معلم ها به خصوص در 6 سال اول یک معلم است، امکان فعالیت در حیاط و فضای باز حتی در سرما هم وجود دارد. دانش آموزان از نهار رایگان و لوازم التحریر و مراقبت بهداشتی و حمل و نقل رایگان برخوردارند که هزینۀ مدارس را شهرداری ها می دهند. تعداد دانش آموزان در کلاس کمتر از 20 نفر است که به بالا رفتن بازدهی کمک زیادی می کند. ارزیابی هم در سالهای اولیه کاملا شفاهی است. و بعد از آن هم دو نوبت در سال گزارش کار داده می شودکه معلم و کادر مدرسه طبق فعالیت های دانش آموز نمره ای از 4 تا 10 می دهند.
دورا ن دبیرستان که 3تا4 سال است و اجباری نیست. دو نو ع مدرسه وجود دارد مدارس حرفه ای و دبیرستان. دانش آموزان بنابر آنکه می خواهند شغل و حرفۀ خاصی را بگذرانند یا وارد دانشگاه و تحصیلات تکمیلی شوند یکی از آنها را انتخاب می کنند.
همین که سیستم آموزش از ابتدا طوری پیش برود که دانشآموز بعد از نه سال ابتدایی بداند که می خواهد چه شغل و آینده ای داشته باشد و طبق آن تصمیم بگیرد که حتی دبیرستان نیاز است برود یا نه و بعد از آن هم دانشگاه. نه طوریکه حتی اگر دانش آموزی می داند آینده ای که برای خودش در نظر دارد نیاز به دانشگاه رفتن ندارد اما به خاطر فشار خانواده و جامعه باید برود و چهار سال عمرش را تلف کند و بعد تازه با تاخیر برود همان کاری که از اول می خواست انجام بدهد. تحصیل طبق اصول شخصیتی و انسانی نه صرفا طبق نمره آنهم مشخصا نمره ریاضی و علوم که اکثر مدارس در سطح جهان سعی دارند نمره شان در این درس ها بالا باشد تا وجهه شان خدشه دار نشود. همین طور داشتن معلم هایی با سطح مسئولیت پذیری بالا و ارتباط عمیق با دانش آموزان به خصوص که معمولا از اول تا آخر دوره ابتدایی با یک معلم است و واقعا رابطه ها دوستانه و حتی فراتر از آن مانند خانواده هم می شوند.پ
همۀ این موارد که گفته شد در بالا رفتن سطح کیفیت آموزش تاثیر به سزایی دارد. برای همین در حال حاضر خیلی از مدارس در سطح جهان دارند به سمت سیستم آموزشی مدارس فنلاند می روند از جمله در ایران هم خوشبختانه مدارس زیادی در این مسیر قرار گرفته اند و امیدواریم همین مسئله شروع تحول در نظام آموزش و پرورش ما وسیستم آموزشی مدارس بشود.
منابع:
- دورکیم، امیل ( 1387 ) قواعد روش جامعهشناسی، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
- https://www.visamondial.com/
- https://www.statista.com/
افکارتان را باما در میان بگذارید
برای افزودن دیدگاه باید وارد شوید