تربیت کودکان

تربیت کودکان و معرفی کتابی در این زمینه

کتاب‌های بسیاری در زمینه تربیت کودکان وجود دارد. کتاب «تکه‌هایی از یک کل منسجم» با وجود اینکه بر تربیت کودکان متمرکز نیست. ولیکن مخاطب با مطالعه آن به نکات مهمی در رابطه با تربیت کودکان دست می‌یابد. در نوشتار زیر، ابتدا به معرفی نویسنده و سپس به معرفی کتاب پرداخته‌ایم.

معرفی نویسنده:

پونه مقیمی، روانشناس و روان‌کاو، در سال 1361 شمسی در تهران چشم به جهان گشود. وی فارغ‌التحصیل رشته روانشناسی است و به‌عنوان کارشناس روانشناسی در شبکه رادیویی سلامت فعالیت می‌کرد.

پونه مقیمی کتاب «تکه‌هایی از یک کل منسجم» را با هدف رساندن مخاطب به خودشناسی و نگریستن به واقعیت‌های زندگی نگاشت. در شماری از بخش‌های کتاب مسأله تربیت کودکان به چشم می‌خورد.

تربیت کودکان و انتظارات والدین

در نگاه نخست این پرسش به ذهن می‌رسد که خواندن این کتاب چگونه می‌تواند به پرورش و تربیت کودکان کمک کند؟ برای پاسخ به این سؤال باید بگوییم تا زمانی که نتوانیم شخصیت بهتری از خود بسازیم، نمی‌توانیم از فرزندانمان انتظارات زیادی داشته باشیم. خواندن کتاب فوق مخاطب را به این اصل مهم می‌رساند که نه‌تنها باید در جهت شناخت احساساتش گام بردارد، بلکه باید به فرزندانش هم اجازه دهد تا احساساتشان را بیان کنند. این احساسات ممکن است غم، شادی، خشم، گناه و ترس باشند. چه بسیار جوان‌هایی دیده‌ایم که در کودکی و نوجوانی با جملاتی مثل «دختر بلند نمی‌خندد»، «مرد گریه نمی‌کند» و «این رفتار دخترانه / پسرانه است» از این که احساس واقعی‌شان را نشان دهند، محروم شده‌اند. در این مواقع والدین و اطرافیان احساسات کودک و نوجوان را تهدید تلقی کرده و به‌جای واقع‌نگری راه سرکوب آن را پیش‌روی فرزند می‌نهند.

سرکوبی که بعدها برای فرزند مشکل‌ساز می‌شود و راه خودشناسی وی را با سختی‌های بسیاری همراه می‌کند. به‌طور واضح، نویسنده در بخشی از این کتاب به والدین پیشنهاد می‌کند که احساسات کودکان را آسیب‌زننده و مشکل‌زا تلقی نکنند و از این طریق رابطه درونی کودک با خودش را مختل نسازند. «احساس‌ها برای حس‌شدن به وجود آمده‌اند نه سرکوب و فرار» (ص56).  زیرا همین احساسات هستند که باعث می‌شوند فرد از مشکلات و دردهای جهان بگذرد و با اطرافیان ارتباط برقرار کند. اگر والدین کودک را در جهت شناسایی احساساتش یاری نکنند و به او راه تبدیل احساسات به رفتار مناسب را آموزش ندهند، بروز رفتارهای اضطرابی و خشمگینانه و نفرت در کودکان افزایش می‌یابد. در برخی موارد نیز عدم جهت‌دهی به احساسات کودک در بزرگسالی کمبود اعتمادبه‌نفس و مشکلات عاطفی را همراه خواهد داشت.

تربیت کودکان و بحث آرامش

همچنین بحث معنای خوشبختی و آرامش نیز بی‌ارتباط با پرورش و تربیت کودکان نیست. طبق نظر نویسنده آرامش حالتی است که «بعد از تجربه احساس‌ها در بدن» ایجاد می‌شود. «آرامش جریانی آرام و عمیق در فاصله یک احساس تا تجربه احساس بعدی است» (ص63). با توجه به این سخن نمی‌توانیم خوشبختی و آرامش را دائمی بدانیم و انتظار داشته باشیم که همیشه و در همه حال با آن مواجه شویم. خوشبختی مانند پروانه‌ای چموش گاه بر روی شانه‌مان می‌نشیند، بالی بر هم می‌زند و سپس ترکمان می‌کند. اما بسیاری از والدین تعریف مناسبی از خوشبختی و آرامش به فرزندانشان ارائه نمی‌دهند.

گاه والدین رسیدن به آرامش و خوشبختی را برای فرزندانشان مستلزم گذر از یک مرحله خاص در زندگی ترسیم می‌کنند. مثل رفتن به مدرسه، فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، ازدواج و… . نکته تلخ ماجرا این جاست که کودک در جست‌وجوی آرامش و خوشبختی مراحل زندگی‌اش را یکی پس از دیگری طی می‌کند. اما نه با خوشبختی روبه‌رو می‌شود و نه با آرامش. چون والدین و جامعه تعریف درستی از خوشبختی و آرامش به او ارائه نداده‌اند. در این راستا، کتاب فوق به والدین کمک می‌کند که در کنار روبه‌رویی با واقعیت‌های گریزناپذیر زندگی به تعریف دقیق‌تری از مفهوم خوشبختی و آرامش نیز برسند. تعریفی که جدای از تلخی، هم برای خودشان و هم برای فرزندانشان مؤثر است.

جمله‌ای از کتاب

«خوشبختی آن چیزی نیست که به دنبالش هستیم یا آنکه آدم‌ها به هزار زور و داستان و عکس و افسانه و فیلم به ما نشان می‌دهند. […] خوشبختی حالت آرامشی است که گاهی در بین احساس‌هایمان بالا می‌آید و ما را دلگرم می‌کند و انگار در گوشمان زمزمه می‌کند: احساس‌ها را بپذیر، من جایی در میان این احساس‌ها دوباره به تو برمی‌گردم. نگران نباش».

جدای از لزوم مطالعه کتاب برای تربیت کودکان، شایسته است خواننده پیش از مطالعه آن به نکات زیر توجه کند:

در برخی از جملات کتاب تلفیق زبان نوشتاری و زبان گفتاری به چشم می‌خورد. البته شمار این جملات بسیار کم بوده است و از ارزش کتاب نمی‌کاهد. امید است در چاپ‌های بعدی این کتاب اینگونه مشکلات برطرف شود.

همچنین به خواننده پیشنهاد می‌شود که حین مطالعه کتاب جانب احتیاط را رعایت کند و از نگاه منتقدانه فاصله نگیرد. همچنین اگر سؤالات و ابهامات گوناگون در ذهن‌تان نقش بست، رجوع به متخصص زبده راه‌گشاست.

برچسب‌ها: بدون برچسب

افکارتان را باما در میان بگذارید

برای افزودن دیدگاه باید وارد شوید