تاثیر رسانه های جمعی در تعلیم و تربیت دانش آموزان دبستانی

تاثیرات و پیامدهای مثبت و منفی رسانه های جمعی به عنوان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است . آشنایی با چالشها و نکات مثبت و منفی تربیتی این رسانه بر دانش آموزان اهمیت زیادی دارد . از جمله تاثیرات مثبت رسانه های جمعی در تعلیم و تربیت میتوان به افزایش دانش عمومی دانش آموزان ، تقویت یادگیری انفرادی آنها، آشنایی کودکان و دانش آموزان با مشاغل در انواع رسانه های جمعی و تسهیل فرآیند انتخاب شغل اشاره کرد. همچنین در جهت چالش ها و تاثیرات منفی رسانه های جمعی برای دانش آموزان میتوان به تغییر نگرش آنها، نسبت به ماهیت خود و جهان ،زوال فرهنگ نوشتاری ، حذف تعاملات اجتماعی از محیط تعلیم و تربیت ، زوال بنیان تربیتی خانواده، عدم آگاهی دانش آموزان به مکانیسمهای فنی استفاده از رسانه ها و اپلیکیشن های خاص اشاره کرد.

به موازات تحولات چشم گیری که در عرصه فن آوری اطلاعات و رسانه ها بوجود آمده و بهره وری پیچیده و گسترده ای که از رایانه و شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی و بطور کلی رسانه های جمعی صورت پذیرفته، در برخی از کشورها ، این احساس نیاز بوجود آمده که برای تحول بخشیدن به آموزش و پرورش ، فن آوری اطلاعات را در آن وارد سازند یا گسترش دهند.[1] با این حال بسیاری از متفکرین به نقد رسانه ها و تکنولوژی در عرصه آموزش و پرورش پرداخته اند. آنها معتقدند در ابتدا انسان ها از ابزار برای راحت تر ساختن اموراتشان استفاده میکردند، اما با گذشت زمان تکنولوژی یا فن سالاری جای آن را گرفت. فن سالاری در تغییر خط مشی افراد تاثیر بسیاری داشته است. در اینگونه جوامع ابزار و تکنیک در اجتماع و فرهنگ هضم نمیشود بلکه به آن هجوم میبرد و خود به فرهنگ تبدیل میشود. همچنین اعتقاد افراد مبنی بر استفاده از تلویزیون و دیگر تکنولوژی ها یا رسانه ها را برای پشتیبانی و تقویت روشهای سنتی تعلیم و تربیت را پوچ و عبث و خیالبافانه میدانند.[2]

تاثیرات مثبت:

افزایش دانش عمومی دانش آموزان

رسانه های جمعی یکی از منابع شناخت کودک و کسب اطلاعات او درباره ی پدیده های جهان و انسان هاست. اطلاعاتی که کودکان و دانش آموزان در زمینه های گوناگون مثلا در تحقیقات دانش آموزی از رسانه ها کسب میکنند ، شاید کمتر از اطلاعات بزرگترها نباشد، مثلا بیشتر کودکان در اتاق جراحی ، دادگاه ،پاسگاه پلیس ، اتاق هیأت مدیره موسسه ای نبوده اند، اما درباره ی هر یک از آنها اطلاعاتی را از طریق رسانه های جمعی میتوانند کسب کنند. با این تفاوت که کودکان تجربه ای کمتر از بزرگ سالان نسبت به زندگی دارند و به تبع آن ، آنچه که در این زمینه اهمیت زیاد دارد این است که کودکان و دانش آموزان می بایست  آموزش های لازم برای برخورد انتقادی ، منطقی ، عقلانی با مسائل و موضوعات مختلف مطرح شده در رسانه های جمعی را داشته باشند. در مقاله ای جداگانه به مبحث سواد رسانه ای برای کودکان خواهیم پرداخت.

تقویت یادگیری انفرادی

ظهور تکنولوژی های جدید و رسانه های جمعی ،شکل جدیدی از محیط یادگیری را ایجاد کرده است به نحوی که افراد قادرند در هرجا و در هر زمان به اطلاعات مورد نیاز خود دست یابند، نکته مهم در این زمینه توانمندسازی دانش آموزان در برگزیدن و انتخاب اطلاعات مورد نیاز است به عبارتی دانش آموزان میبایست باآموزشهای مناسب به مرحله خود رهبری برسند و قادر باشند فناوری های اطلاعاتی ارتباطی را در خدمت خود بگیرند نه اینکه خود به خدمت آن درآیند.

آشنایی دانش آموزان با مشاغل (در انواع رسانه ها و تسهیل فرایند انتخاب آن):

انتخاب شغل یکی از حیاتی ترین و مهم ترین بخش های زندگی هرفردی به حساب میاید. مسیر واقعی انتخاب کار یا حرفه ممکن است با توجه به قابل رویت بودن شغل های خاصی که در قلمرو عمومی ، بخصوص از طریق رسانه های جمعی میسر میشود ، شکل میگیرد. رسانه های جمعی باورهای قالب بندی شده ی شغلی در کودک ایجاد میکند که این میتواند کوتاه مدت یا بلند مدت باشد.[3] تبلیغات ، برنامه ها و پیامهایی که از طریق رسانه های جمعی در خصوص مشاغل منتشر میشود ، میتواند تصمیم گیری های افراد را تحت تاثیر قرار دهد. آنچه در این زمینه دارای اهتمام است این که دانش آموزان در انتخاب شغل استدلالی منطقی بین مولفه های استعدادها ، توانایی ها ،  علایق ایجاد نمایند. در مقاله ای دیگر به بررسی و توضیح استعدادیابی کودکان و شناخت نقاط قوت و ضعف و علایق آن ها بطور مفصل میپردازیم.

تاثیرات منفی:

تغییر نگرش انسان، نسبت به ماهیت خود و جهان

از آنجا که هر کدام از ابزارها و وسایل ارتباط جمعی به نوعی معین نظم و سامان دهی تفکر و اندیشیدن و نیز جذب و هضم تجربیات ما را هدایت می کند، لذا در شکل گیری حوزه های خودآگاهی و همچنین در شکل دهی به نهادهای اجتماعی ما نقشی گسترده و گوناگون دارد. این نقش تا آنجا پیش میرود که نه تنها در برداشت و استنباط ما از مفاهیمی نظیر تقوی و نیکی و زیبایی اثر میگذارد؛ بلکه حتی بالهای تاثیر خود را بر نوع و چگونگی برداشت و بیان ما از هستی و نگرش و باورمان نسبت به حقیقت می گستراند. حتی نوع رفتاری که ما نسبت به استنباطها و تصورات خود داریم متاثر از این ابزار و وسایل است.[4] درحالی که رفتار و گفتار هر کس بر اساس بینش و نگرشی است که نسبت به جهان هستی دارد.رسانه ها با تاثیراتی که بر تغییر نگرش انسانها نسبت به ماهیت خود و جهان می گذارند عرصه اندیشه ورزی ، اخلاق و دیگر زمینه های تربیتی او را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند.

زوال فرهنگ نوشتاری

نوشتن یعنی : مبادله اندیشه با هیچ کس و در عین حال با همه کس.

فرهنگ نوشتاری یکی از مظاهرات مدرنیته شدن است که دارای تاثیرات مثبتی در ساختار محتوای تعلیم و تربیت ، اندیشه و تفکر انسان و همچنین روابط اجتماعی افراد در جامعه است. در حالی که تکنولوژی و رسانه های جمعی فاقد چنین دستاوردی برای بشریت هستند.

حذف تعاملات اجتماعی از محیط تعلیم و تربیت

عموما رسانه های جمعی مانند رایانه ، تلویزیون و … در ذات خود ویژگی فردگرایی را در انسان پرورش میدهند. اساسا آنها امکان برقراری رابطه ی متقابل طبیعی انسانی را از ما سلب میکنند، روابطی که فقط با حضور انسانها در کنار هم محقق می شود، روابطی که کودک بواسطه آن بسیاری از حالات اصیل عاطفی و انسانی مانند همدردی ، شادی، باهم بودن و … که زمینه ساز زندگی اجتماعی آتی او هستند را تجربه میکند.

زوال بنیان تربیتی خانواده

تاثیر روز افزون رسانه های ارتباط جمعی موجب گردیده پدران و مادران ، هرروز بیشتر از گذشته حس اعتماد به خود را در تربیت کودکان از دست بدهند؛ و به این باور کشانده شوند که قادر به اعمال تربیت نبوده و نمی توانند پاسخگوی نیازهای فکری و جسمی فرزندانشان باشند. نتیجه ی این بی اعتمادی به خود از طرف والدین و این احساس ناتوانی ، نه تنها سبب بی تفاوتی آنان نسبت به تاثیر رسانه ها گردیده ، بلکه باعث شده است که به کارشناسان و متخصصانی روی آورند که مدعی هستند، بهتر از آنان می دانند خیر و صلاح کودکشان در کجاست. این در حالی است که خانواده نخستین و مهم ترین نهاد تربیتی است که انسان را تحت تاثیر و شکل گیری تربیتی قرار میدهد. اهمیت و تاثیر خانواده به قدری است که بسیاری از دانشمندان و متولیان امورفرهنگی و تربیتی برای اصلاح و ترقی جامعه به سوی اصلاح ، توانمند و سامان مند کردن خانواده بروند و تمام سیاستها را متوجه تشکیل پایایی خانواده کنند تا نسلی فرهیخته و سالم تربیت شود.

عدم آگاهی دانش آموزان به مکانیسم های فنی استفاده از رسانه ها و اپلیکیشن های خاص

امروزه بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که راه تحول و پیشرفت در تعلیم و تربیت استفاده هرچه بیشتر از تکنولوژی های جدید در عرصه تعلیم و تربیت است. اما بهره مندی از رسانه های جمعی و کامپیوتر در آینده ، الزاما منجر به بهره مندی توده های عظیم جامعه از تفکر منسجم استدلالی و تحلیلی نخواهد شد.

ضمن اینکه در استفاده از هر تکنولوژی مهم این است که استفاده کنندگان یک تکنولوژی علاوه بر آشنایی به مکانیسم های علمی آن به حوزه ها و تاثیرات نامرئی آن نیز واقف باشند و استفاده کنندگان را به پاسخی مناسب مجهز سازند.

نتیجه گیری:

در قسمت تاثیرات مثبت رسانه ها و تکنولوژی در تعلیم و تربیت دانش آموزان می توان به افزایش دانش عمومی دانش آموزان و کودکان ، تقویت یادگیری انفرادی و آشنایی دانش آموزان با مشاغل در انواع رسانه ها و تسهیل فرایند انتخاب آن اشاره کرد.

همچنین از جمله آسیب ها و چالش هایی که رسانه های جمعی در فرایند تعلیم و تربیت درپی دارد می توان به تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به ماهیت خود و جهان ، زوال فرهنگ نوشتاری ، حذف تعاملات اجتماعی از محیط مدرسه و عدم آگاهی دانش آموزان به مکانیسم های فنی استفاده از رسانه ها و اپلیکیشن های خاص اشاره کرده که در اغلب این موارد داشتن نگرش عقلانی و سواد رسانه ای برای در امان ماندن از تاثیرات منفی رسانه ها و تکنولوژی مثمر ثمر می باشد.

منابع:

  • باقری، خسرو ، 1387، درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران . تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
  • پستمن، نیل ، 1384، زندگی در عیش مرگ در خوشی. ترجمه صادق طباطبایی. تهران: اطلاعات
  • گوئینز، بری، مک آلر، بیل، 1380، کودک و تلویزیون ، ترجمه ی نصرت فتی، تهران، سروش، ص 110
  • مظلومیان ، سعید . ماهی گیر، فرید. 1396، بررسی تاثیرات مثبت و منفی تکنولوژی و رسانه های جمعی در تعلیم و تربیت

[1] .باقری، 1387 : 218

[2] . پستمن،1384، 192 – 193

[3] . گوینز و آلر، 1388

[4] . پستمن، 1384 ، 89

برچسب‌ها: بدون برچسب

افکارتان را باما در میان بگذارید

اطلاعات شما پیش ما امن هست، آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد!