کودکان ماتحت تأثیر محیطی هستند که در آن رشد میکنند و شامل رویدادهای روزانه، تجربیات بهیادماندنی و… است. ما در دورهای زندگی میکنیم که متأسفانه یا خوشبختانه دیدن انیمیشن یکی از عادتهای روزمرۀ کودکان ماست، بهطوریکه تحقیقات ثابت کرده یک کودک متوسط با وجود تلویزیون و شبکه نمایشهای خانگی در منزل حدوداً ۱۸۰۰۰ ساعت تلویزیون در فاصلۀ مهدکودک تا دبیرستان و فارغالتحصیلی تماشا میکند. اینهمه ساعت تماشای تلویزیون چه تأثیری بر ذهن کودک ما میگذارد؟ انیمیشنهای مختلف با نکات مثبت و منفی و آموزش مفاهیم مختلف چه بر سر سلامت روان فرزند ما میآورند؟
از زمانی که اولین فیلمهای سینمایی شروع به ساختهشدن کردند کارتونها هم با آنها همراه بودند. به این صورت که کارتونیستها کارتونهای بسیار کوتاهی را قبل از تماشای فیلم اصلی روی پرده نشان میدادند و کمکم این کارتونهای کوتاه توجه مخاطب را به خود جلب کرد، پس شروع کردند به طولانیتر ساختنشان، درعینحال خانواده پسند تر کردن محتوا و شخصیت ها.
زمان کارتون دیدن در کودکان ما در مهدکودک هفتهای ۳۲ ساعت است. آن هم معمولاً چون خانوادهها ترجیح میدهند کودک را جلوی تلویزیون بنشانند و بهراحتی به کارهایشان برسند و نظارت چندانی روی محتوایی که کودک میبیند ندارند. یا در فرزندان بزرگتر که خیلی اوقات تلویزیون در اتاقشان دارند یا پای سیستم و لپتاپ فیلم و انیمیشن میبینند، روی ساعت تماشا یا محتوا نظارت و قانونی اعمال نمیشود یا خیلی کمتر است. حتی برای دادن غذا به کودک والدین راحتتر هستند که جلوی تلویزیون و موقع تماشای کارتون آن را انجام دهند تا بخواهند با کودک بازی کنند و داستان بسازند و جور دیگری کودک را قانع کنند.
رشد مغزی و کارتون
در تحقیقی که سایت رسمی یونیسف منتشر کرده سه عامل را در رشد مغزی کودک مؤثر میداند. ۱. ارتباط قوی بین ژنها و رشد مغز، البته تجربه آن چیزی است که عملکرد مغز را نشان میدهد ۲. تفکر و تخیل عاملی است که بهخصوص تا ۱۲ سالگی بسیار روی رشد مغز اثرگذار است. ۳. الگوی اولیه مغز هم چیزی است که میتوان از روی آن الگوی اقدامات آینده کودک را دریافت.
زمانی بر این باور بودند که رشد مغز از طریق ژنها تعیین شده و از همان مسیر میگذرد؛ ولی تحقیقات جدید نشان میدهد تجربههای کودکی بر روشی که مدارهای داخلی مغز به هم متصل میشوند تأثیر میگذارد.
شان برادرسون میگوید: مغز کودک مانند خانه ایست که تازه ساخته شده و شما برای این خانه جعبهفیوز و سیم و لامپ و لوازم منزل میخرید و میآورید خانه روی زمین میگذارید. آیا اینها کار میکنند؟ نه، چون هنوز سیمکشی نشدهاند. سلولهای عصبی ما هم همین است. تا زمان تولد، ما ۱۰ برابر ستارگان کهکشان راه شیری سلول عصبی داریم؛ ولی هنوز کار نمیکنند. نورونها هستند که پردازشگر مغزند و مواد شیمیایی دریافت میکنند. آکسونها طی فعالیتهایی با تکانه الکتریکی نورونها را آزادکرده که هرکدام میتواند با ۱۵۰۰۰ سلول دیگر ارتباط بگیرد که به این سیستم شبکه سیمکشی مغز میگویند. این ارتباطاتی که مغز برقرار میکند عادات و طرز تفکر و خاطرات و ذهن ما را میسازد. مغز کودکان نوپا هزاران تریلیون ارتباط با استفاده از سیناپسها ایجاد میکند که دوبرابر مغز یک بزرگسال است و نکتهای که وجود دارد اینکه این ارتباطات باتجربههای تکراری یا استفادهنکردن از این موقعیت از بین میروند. از ۱۱ سالگی کاملاً مغز شروع میکند ارتباطات استفاده نشده را ازدستدادن که بیشتر در اثر تجربیات تکراری است و اینها هستند که طرز تفکر نوجوان را شکل میدهند. پس تجربیات اولیه بسیار در ساختار مغز مؤثرند و هرچه طول عمرشان بیشتر باشد اثرشان بیشتر است. تجربه هم برای کودک آن چیزی است که با چشمانش میبیند، با گوشش میشنود و با احساسش زندگی میکند. خب حالا با دیدن ۱۸۰۰۰ ساعت تلویزیون و تماشای کارتون عملاً مهمترین چیزی که باعث مجسمهسازی از مغز کودک میشود کارتونها هستند. مجموعهای از فکرها و رفتارهای از پیش تعیین شده.
قطعاً کودک از بین کلاسهای آکادمیک، معلم و غیره و دیدن کارتونهایی با سناریوهای جذاب و جلوههای صوتی تصویری و رنگهای شاد ترجیح میدهد از کارتونها محتوای آموزشی و اطلاعاتش را به دست آورد.
مغز کودک در سنین پایین به دنبال جذب تجربیات جدید است پس کارتونهایی با سناریوهای گیرا و جلوههای مختلف و شخصیتهایی که کودک را گیر میاندازد کافی هستند تا مغز کودک را تبدیل به یک کپیکننده کنند از لباس و فکر و زبان و نحوۀ صحبتکردن و… حتی در مدارس هم معلمها مطلبی را که کودک نمیفهمد سعی میکنند با بازیگری و جلوههای صوتی برای کودک جا بیندازند؛ چون مغز کودک دنبال تجربیات جدید است به این صورت خیلی بهتر در ذهنش حک میشود. حالا حساب کنید محتواهای کارتونهای سریالی را چگونه کودک دنبال نکند با آنهمه جذابیت بصری. حتی خود شما بزرگترها مثلاً اگر یک مطلبی را در برنامه نشنال جئوگرافیک ببینید تا اینکه بخواهید در کتابی آکادمیک دنبالش کنید، کدام در ذهنتان میماند؟ قطعاً برنامه تلویزیونی آن هم با جزئیات.
در نتیجه کودکانی هم که برنامههای آموزشی میبینند نمرات بالاتر و روند تحصیلی خیلی بهتری دارند تا کودکانی که صرفاً کارتون و سرگرمی میبینند. در هر تماشای برنامهای، آموزش و یادگیری در جریان است منتها باید ببینیم محتوایی که کودک در حال تماشاست چه چیز را یاد میدهد صرفاً خنده و سرگرمی و به بطالت گذراندن وقت یا بدتر از آن خشونت و جنگ و صحنههای ترس و اضطراب.
تحقیقات تیم روانشناسی دانشگاه میشیگان نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد کودکان پس از تماشای کارتونها از نظر روانی تحتتأثیر قرار گرفتهاند و ۶۰ درصد نیز رفتار متفاوتی از خود نشان دادهاند. یعنی به همان نسبت که کودک به کارتون و شخصیتهای آن توجه میکند رفتارش نیز تحتتأثیر قرار میگیرد. حتی نحوۀ صحبتکردن و لهجه کودک تغییر میکند؛ چون تمام تلاشش را میکند تا از شخصیتی که موردعلاقهاش است کپیبرداری کند. همینطور بیش از ۶۰ درصد کودکان پس از تماشای کارتونها با کپی از رفتارها و تکنیکهای شخصیتهای کارتونی با هم دعوا میکنند و در نهایت به جایی رسیده که بیشتر کودکان تماشای تلویزیون را به بازیهای فیزیکی و بیرونی و حتی رفتن به پیکنیک ترجیح میدهند.
این تغییر رفتارها را بهخصوص در سنین دبستان و بالاتر را بهوضوح میتوانیم ببینیم که چطور سبک زندگی بچهها تحتتأثیر کارتونها و برنامههای تلویزیون قرار دارد مثل پوشش و نحوه صحبت و ابراز خشونت و پرخاشگری و… .
برنامه گذاشتن
در دنیایی که والدین مشغول کار خود هستند و زمان کمی را به کودک اختصاص میدهند بیشتر وقت و زمان کودک پای صفحه تلویزیون میگذرد و عملاً فرصت تجربههای نو و واقعی را از دست میدهد.
در واقع تماشای تلویزیون اعتیادآور است و هر چه کودک بیشتر ببیند بیشتر وسوسه میشود که تماشا کند پس اینکه صرفاً به کودک بگویید تلویزیون نبین نمیتواند خیلی راهکار مفیدی باشد. بلکه باید باتوجهبه ساعتی که هر روز میخواهید برای تماشای تلویزیون اختصاص دهید فهرستی از برنامههای پیشنهادی را با کمک خود کودک بنویسید. هرچند ممکن است با ناراحتی زیادی روبهرو شوید؛ ولی یک اقدام قاطع البته در بستر مهر میتواند بعد از دو هفته کودک را از اعتیاد به تلویزیون رها کند. میتوانید در این مدت تلویزیون را بهجای نامناسب و منزوی منتقل کنید و در آنجا خوراکی نگذارید. برای ساعات تلویزیون دیدن برنامههای متنوع و جذاب طراحی کنید. در موارد حاد میتوانید تلویزیون را دو هفته به تعمیرگاه ببرید و بعد برنامۀ گزینشیتان را اجرا کنید.
خلاصه این شما والدین هستید که در کودکی الگوی بچهها هستید پس باید اول خودتان برای هر کاری برنامه داشته باشید و درست رفتار کنید.
منابع:
- https://www.researchgate.net/publication
- کتاب راهنمای کامل تربیت کودک/ نویسنده: الیزابت پنتلی / مترجم : اکرم قیطاسی/ انتشارات: صابرین
افکارتان را باما در میان بگذارید